مردی از شولم A MAN OF SHOULAM مطالب هنری ،ورزشی، خاطرات شخصی و متنوع ANYTHING |
|||
سه شنبه 14 فروردين 1394برچسب:, :: 20:56 :: نويسنده : شیرمحمد عاشوری SHIR MOHAMMAD ASHORI
پس از سالها خدمت در سمتهای مختلف درسازمان بهزیستی استان گیلان قراراست سی ام فروردین 94 ردای خدمت را در آورده و قبای وداع را بپوشم...هرکس مرا می بیند باورش نمی شود که قرار است بازنشست شوم نگاهی به قیافه ام میکند و میگوید عاشوری تو هنوز جوونی و به قیافه ات نمی خورد بازنشست بشی و من آهی می کشم و میگویم زود امدم و زودهم باید بروم ... باور کن رفتنی ام..... اما چه کردم برای بهزیستی؟...احکام من در طی این سالیان عبارت بود از:1- مربی آموزشی 2- انباردار تخصصی کالاهای ارتوپدی فنی( که پراز اجسام دارای اسامی صنعتی و خارجی بود) به مدت دو سال3- تکنیسین ارتوپدی فنی(دارای گواهینامه رسمی از سازمان آموزش مدیریت دولتی و بهزیستی کشور، دارای گواهینامه پایان آموزش فنون نوین ارتوپدی فنی از موسسه کاریتاس و سازمان جوهانیتر آلمان ،شرکت در انواع سمینارها و کنگره های مرتبط)دارای گواهینامه آموزش توجیهی ضمن خدمت منطقه شمال از سازمان مدیریت دولتی ،دارای حدود ده گواهینامه با نمره های صد و بالای هشتاد از آزمونها و کلاسهای توجیهی ضمن خدمت و دارای مدارک جامع مهارتهای هفتگانه کامپیوتراز سازمان آموزش4- مسول کارگاه تولید ابزار ارتوپدی فنی که یکی از مراکز معدود تولید کننده وسایل ارتوپدی فنی شامل انواع قطعات ارتزدست وپا( رکابها، شلها، مفاصل ، پیچ ومهره های مخصوص ، اسپلنت دست، کرستهای کمری و......) و انواع قطعات پروتز( شامل کانال ، پیچ و مهره های مخصوص پروتز، ورفع شکستیهای قسمتهای فلزی با جوشکاری یا ترمیم از طریق ساخت قطعه مشابه خارجی و...) بود. آموزش تکنیسین برای مازندران و سمنان در برهه ای دراین کارگاه.ساخت آداپتور مچ دست که دچار کمبود در کشور شده بود و بی نیاز کردن مرکز از خرید ان برای مدتی.در واقع بیشتر سالهای خدمت من درمرکز ارتوپدی فنی شهدای هفتم تیر سابق سپری شد.من استان را از خرید محصولات مشابه داخلی و خارجی بی نیاز کردم و خودکفا نمودم( در حالی که هیچ تقدیرو حتی یک خسته نباشید معمولی هم ازمن صورت نگرفت،) وتنها در اواخر که اهمیت موضوع روشن شده بود و مرکز درحال واگذاری بود متوجه شدند که چه خدماتی کرده ام .استانهای دیگر قطعاتشان را از شرکت اتوبوک آلمان یا رحامد اریا و یا کارگاههای فعال در تهران به قیمت گذاف می خریدند اما من با مواد خام و اولیه می نشستم و با کار و تلاش بی وقفه تولید میکردم ، تولیداتی که کیفیتش بنا به اظهار توانخواهان از مشابه خارجی و داخلی بهتر بود.کارگاه تولید ابزار یک کارگاه تک بود دارای دستگاههای سنگینی که مشابه ان وجود نداشت و مها رت میخواست .شاید جزو چهار یا پنج نفر افراد معدودی باشم که در کل کشور وجود داشتند یا دارندکه از این مهارت بهره مند هستند.( اگر سرمایه ای می دادند یا دولت و سازمان کمک میکرد شاید بازهم می توانستم بعد از بازنشستگی با استفاده از همین دستگاههایی که اینک بلا استفاده در مرکز که واگذار شده و خاک میخورند به تولید مجدد بپردازم ..اما دریغ) 5- پیاده نمودن سیستم اماری با استفاده از رایانه در مرکز ارتوپدی فنی لاکان( قبل از واگذاری) که فقط یک سال دوام آورد . 6-متصدی اطلاعات و امار جامع توانبخشی بهزیستی استان گیلان پس از واگذاری مرکز به بخش خصوصی به مدت دوسال 7-متصدی ثبت اطلاعات بیمه های فیزیوتراپی خدمات درمانی وارتش ونیز ادیومتری و خروجی فایل از آن به زبان جاوا 8- مدکار معلولین به مدت سه سال در توانبخشی بهزیستی شهرستان رشت (با ححفظ سمت تکنیسین ارتوپدی فنی) که کمک بسیاری به آنها برای در دریافت هزینه ها و مطالباتشان از طریق تشکیل پرونده و پیگیری ، نمودم. 9- کسب امتیاز لازم از سازمان امور استخدامی کشور جهت ارتقاع شغلی و در حد کارشناسی ارشد اینها سمتهایی بوده که در ردای خدمت به بهزیستی انجام دادم..بی ریا و بی چشمداشت و تشویقهایی که خیلی دیر شامل حالم شد: 1-تشویق به دلیل ساخت آداپتور دست 2- تشویق به دلیل رفع عیب یکی از دستگاههای سنگین مرکز 3-انتخاب کارمند برجسته در چهار مرحله که سه مرحله آن در اواخر سالهای قبل از واگذاری مرکزبه صورت سه سال متوالی بود 4- دو بار انتخاب به عنوان بسیجی نمونه به دلیل خدماتی که به جانبازان عزیز ارایه نموده و نیز کارهای فرهنگی داشتم 5- انواع تشویقهای متعدد اداری به مناسبت خدماتی که انجام دادم و از برشماری همه آنها معذورم در سازمان هیچگاه آنطور که باید و شایسته بود مورد توجه و تقدیر قرار نگرفتم در حالیکه قسمت اعظم شنوایی ام دارای مشکل می باشد...هیچگونه تسهیلات به بنده عطا نشد شاید بزرگترین وامی که از طریق سازمان وبا معرفی به بانک دریافت نموده ام دو میلیون تومان بوده است که اقساط ان را نیز تا اخر پرداخت نمودم. در حالیکه از صدای گیلان بابنده مصاحبه شد اما در بهزیستی انعکاسی نداشت... نمی دانم چرا بعضی ها چشم دیدن مرا نداشتنددر حالیکه من از دربهزیستی و پیشتر از خیلی ها با گذر از انواع تشریفات استخدامی آمدم تو نه از پنجره،(که خیلیها از آن پریدند به واسطه روابط و فامیلیت)بهزیستی در واقع خانه من است اما سندش را خیلی ها به نامشان زدندومقام وترفیع گرفتند و...... تنها هنرمندی در سطح کشور و شاید دوران معاصر باشم که با وجود معلولیت شنوایی دارای دفتر شعر هستم و به کمک استاد بزرگوار جناب آقای بدیع الله شبان(از موسسه خیریه اویس قرنی) که محققی خوشنام و آشنا به کار چاپ و تآلیف کتاب است ، جلد اول آن رابه نام" فریادی بلند تر از سکوت"چاپ و به ثمر نشاندم که بسیار از ایشان ممنون و سپاسگذارم و امیدوارم خداوند اجرشان بدهد اما از شورای فرهنگی بهزیستی هیچگونه کمک معنوی نشداما از جناب آقای تکاملی معاونت محترم توانبخشی سپاسگذارم که قول کمکهایی را دادند.در سازمان به مناسبتهای مختلف از معلولین قهرمان و پهلوان تقدیرکردند اما به دلیل همان علت نامعلوم با وجود اینهمه خدماتی که انجام دادم نخواستند در مناسبتهایی که میگیرند تجلیلی (که برای برخی ها انجام دادند) به عمل آید،حالا چرا ؟ خدا می داند. عضو افتخاری انجمن فرزانگان امیدگیلان که از هنرمندان شعرا و بزرگان علم وادب تشکیل شده نیز هستم و امیدوارم بتوانم شایستگیهای خودرا در این انجمن نیز به اثبات برسانم. باری سخن زیاد است و اگر بخواهم همه را بنویسم یک خروار میشود و کتابی قطور می گردد اما خوشی روی پای خود ایستادن و خم نکردن کمر در برابر ناملایمات و نان حلال به خانه بردن و سر بلند بیرون امدن ازخدمت وجلب رضایت خداوند چیز کمی نیست ....خوشحالم که به اخلاص آمدم و بی منت میرو.....خدایا ترا شکر .
نظرات شما عزیزان:
خدو قوت بدا
لطفا وبلاگ "صدا سیمای استان تالش (پرزَه چم) " را هم لینک کنید. سغ ببن [گل] مولائی
![]() ساعت21:25---20 فروردين 1394
میلاد حضرت زهرا (س) را به شما تبریک عرض نموده و برایتان شفاعت و عنایت آن حضرت را آرزومندم [گل] پاسخ:سلام سپاسگذارم
سلام استاد بزرگوار
ممنون از اینکه به وب مدرسه سر زدید با کمال افتخار وب ارزشمندتون لینک شد براتون آرزوی موفقیت و بهروزی دارم ![]() پاسخ:سلام برشما سرکار خانم مولایی عزیز. از حضور سبزتان در وبلاگِ حقیر بنده خوشحال و سپاسگذارم. برایتان آرزوی بهترینها را در زندگی دارم. موفق و سربلند باشید
درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ مردی از شولم خوش آمدید.این وبلاگ در برگیرنده مطالب مختلفی شامل خاطرات ، شعرمحلی وتالشی،شعرهای روز و نیز تصاویرمی باشد. این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و مطالب ان در زمینه های مختلف نقطه نظرات خودم می باشد امکان این هست که در بعضی موارد اشتباهاتی در بیان رخ دادهایی که جنبه غیر شخصی داشته باشد، وجود داشته باشد .در مورد شعرها نیز عرض شود تمام شعرها را خودم سروده ام وبراین باورم استفاده ازمطالب دیگران به نام خودهنر نیست. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||
![]() |