مردی از شولم A MAN OF SHOULAM مطالب هنری ،ورزشی، خاطرات شخصی و متنوع ANYTHING |
|||
چهار شنبه 4 شهريور 1393برچسب:, :: 23:54 :: نويسنده : شیرمحمد عاشوری SHIR MOHAMMAD ASHORI
روزی بود وروزگاری، یادش به خیر پدر خدابیامرزم باغ بزرگی داشت که مثل امروز که بین وراث تقسیم شده وشبیه جگر زلیخا شده، نبود.باغی بود آباد ویک دست پر از درختان توت و انواع واقسام گیاهان دیگر.باغ زیبا ودل انگیزی بود بخصوص فصل بهار. دورباغ به شیوه قدیم نوعی پرچین از برروی هم گذاشتن تکه های چوب حصار کشی می شد.درباغ باصفای ما درخت سیبی بود که وقتی عصرها از مدرسه برمی گشتم از زیر تنه آن تا لب سرازیری باغ که به یک جوی آب منتهی می شد کتاب در دست میرفتم وبر میگشتم .عادت داشتم تند تند راه بروم ومطالب را مرور وحفظ کنم .از بس در زیر درخت سیب یزرگ در یک خط مستقیم بیست متری راه رفته بودم از میان علفهای باغ مثل یک راه فرورفته ووصاف وسیاه رنگ به نظر می آمد .تا زمانیکه میتوانستم مطالب را ببینم کارم همین بود وقتی هوا کاملا تاریک میشد به خانه برمی گشتم ودرسهای تحریری وریاضی را مرور میکردم. یاد آن درخت سیب وآن راه رفتنها وآن ایام به خیر .اونهایی که مرا در آن حالت در باغ می دیدند که تند تند راه می روم وبا صدای کمی بلنددرسها را مرور میکنم فکر می کردند من دیوانه شده ام ! و در حقیقت من دیوانهِ گرفتن نمرات ممتاز بودم باور کنید هشت عدد نمره بیست درکارنامه سال سوم نظری من بود و این نمرات حاصل آن درخت سیب و سیب درونم بود.اکنون از آن درخت سیب اثری نیست آن تکه زمین که درخت سیب در آن بود به برادرم حبیب به ارث رسید وسال پیش با اره بریدش ولی سیب درونم هنوز پربار است. سیب درونتان پربار باد عزیزان نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ مردی از شولم خوش آمدید.این وبلاگ در برگیرنده مطالب مختلفی شامل خاطرات ، شعرمحلی وتالشی،شعرهای روز و نیز تصاویرمی باشد. این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و مطالب ان در زمینه های مختلف نقطه نظرات خودم می باشد امکان این هست که در بعضی موارد اشتباهاتی در بیان رخ دادهایی که جنبه غیر شخصی داشته باشد، وجود داشته باشد .در مورد شعرها نیز عرض شود تمام شعرها را خودم سروده ام وبراین باورم استفاده ازمطالب دیگران به نام خودهنر نیست. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||
![]() |